سومین همایش جامعهشناسان ایرانی و جامعه ایرانی ویژه بزرگداشت دکتر غلامعباس توسلی برگزار شد - دانشکده علوم اجتماعی social
سومین همایش جامعهشناسان ایرانی و جامعه ایرانی ویژه بزرگداشت دکتر غلامعباس توسلی دوشنبه ۱۶ اسفند با حضور دکتر رضا داوریاردکانی رئیس فرهنگستان علوم، دکتر سیدضیا هاشمی معاون فرهنگی و اجتماعی وزیر علوم، دکتر غلامرضا غفاری رئیس دانشکده علوم اجتماعی، دکتر صادق زیباکلام عضو هیات علمی دانشگاه تهران، دکتر محمدامین قانعیراد عضو هیات علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور و تعدادی از اساتید حوزههای مختلف جامعهشناسی در سالن ابن خلدون دانشکده علوماجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی دانشکده علوم اجتماعی، این همایش در سه میزگرد «نظریههای جامعهشناسی»، «انقلاب فرهنگی و دانشگاه» و «جامعهشناسی ایرانی و سیاست ایرانی» برگزار شد و اساتید حوزههای جامعهشناسی درباره مباحث مختلفی سخنرانی کردند.
در ابتدای این همایش دکتر غلامرضا غفاری، رئیس دانشکده علوماجتماعی دانشگاه تهران گفت: «دکتر توسلی را از سه منظر میتوان مورد توجه قرار داد: آموزش، مدیریت و پژوهش؛ ایشان از سال ۱۳۵۰ وارد دانشگاه تهران شدند، ابتدا مدیر گروه جامعهشناسی بودند، بعد رئیس دانشگاه اصفهان شدند، اما دوباره به حوزه جامعهشناسی و دانشگاه تهران بازگشتند.»
غفاری ادامه داد: «در حوزه آموزش و پژوهش وظایف خود را در همه شاخههای جامعهشناسی به خوبی انجام دادند و آثار غنیای در حوزههای جامعهشناسی شهری، جامعهشناسی دین، جامعهشناسی آموزش و پرورش و کار و صنعت و … دارند. دکتر توسلی فعال در عرصه عمومی علوم اجتماعی هم بودهاند و ایشان را میتوان یک استاد و پژوهشگر نگران جوعلوماجتماعی دانست که بسیار خستگیناپذیرند.»
محمدامین قانعیراد، عضو هیات علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور به ضرورتهای شناختی و هویتی و بازخوانی نقادانه آثار نسل پیشگام جامعهشناسی اشاره کرد و گفت: «ما باید جنبههای هویتی جامعهشناسی را تقویت کنیم. حتی جاهایی به جای کارکردن بر روی ذهن دانشجو باید بر روی روح آنها کار شود. نظریهپردازان فلسفه علم نه تنها از ضرورت پارادایمها سخن میگویند بلکه تاکید زیادی هم بر روی اجتماع علمی دارند. اگر ابعاد هویتی در علم وجود نداشته باشد و صرفا به بعد شناختی بپردازیم نمیتوانیم از علم حرف بزنیم.»
وی گفت : «انقطاع نسلها، چیزی است که از سالهای گذشته با آن مواجه شدهایم و بسیار ناامیدکننده است. هر انسانی موضع دارد ولی وقتی به اجتماع علمی به صورت حرفهای نگاه شود، فقط به بعد علمی شخصیتها تکیه میشود.»
در ادامه حسین سراجزاده، رئیس انجمن جامعهشناسی ایران در میزگرد انقلاب فرهنگی و دانشگاه گفت: «در بین نظریهپردازان جامعهشناسی کسانی هستند که گرایش به انقلاب داشتند و دانش را در صحنه آکادمیک نمیخواستند، بلکه کنش سیاسی و اجتماعی هم داشتند و این دوگانه اصلاح و انقلاب همیشه بوده، هست و خواهد بود.»
سراجزاده گفت: «پیش از انقلاب این دو تفکر در ایران نمایندگانی داشت، عدهای اعتقاد به مشی اصلاحطلبانه برای اصلاح ساختار داشتند اما در نهایت دیدگاه انقلابی براساس شرایطی حاکم شد. تسلط شدید سیاسی و انسداد سیاسی و هژمونی فکری تفکر چپ در دهه ۴۰ و ۵۰ شمسی در ایران و همه جهان، عامل به وجود آمدن این شرایط شد.»
او افزود: «این دیدگاه در انقلاب ایران به صورت بارزی خود را نشان داد که نتیجه آن انقلاب اسلامی و سقوط رژیم شاهنشاهی شد. رادیکالهای جوان انقلابی و مسلمانی که عمدتا متاثر از شریعتی بودند، ادبیات رادیکالیسم و سوسیالیسم انقلابی را داشتند و دانشجویان مسلمان و غیر مسلمان به یک میزان متاثر از این ادبیات بودند. این موفقیت انقلابی در عرصه سیاسی در مراحل بعدی انگار کار خود را تمام شده نمیدانست و موضوع سقوط سیاسی کافی نبود. هنوز این بحث بود که جلوههای فرهنگی آن سیستم در جامعه و دانشگاه هست و باید با یک حرکت انقلابی و فرهنگی از بین برود.»
در ادامه این همایش مقصود فراستخواه، عضو هیات علمی موسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی نیز گفت: «با این انقلاب فرهنگی، استقلال آکادمیک، مرکزشناسی علمی و برنامه درسی دانشگاهی از بین رفت. اسلامیسازی یا بومیسازی علم ساختن یک شبه علم و در حقیقت ساختن یک ناعلم است، نه علم و نه دین. توسلی به این قضایا توجه داشت. الان در شرایطی هستیم که با انقلاب فرهنگی مواجه هستیم و حداقل کاری که میتوانیم بکنیم تفسیر این وضعیت است. ولی نه جوانان اسلامی و نه برادران رادیکال این را نمیفهمیدند و توسلی سعی میکرد آنها را متوجه کند و به کسانی که دین را میخواستند میگفت دین را به ساحت علم بیاورید که بررسی علم هم صورت گیرد و معرفتشناسی علم هم باقی بماند. توسلی تلاش میکرد به این افراد نزدیک شود و برای آنها توضیح دهد که سوژه دانشگاهی را نمیتوان دینی کرد.»
هادی خانیکی، عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی هم در سخنانی، گفت: دکتر توسلی و امثال او مانند دکتر شریعتی به دلیل نوع آموختههایشان، جرأت و جسارت ورود به امر سیاست را دارند.وی افزود: در جامعه ما به همه پدیدهها با نگاه سیاسی نگریسته میشود. سیاست در ایران امری پردامنه است و کسی که از سیاست فرار کند نمیتواند امر پدیده اجتماعی را بشناسد و دکتر توسلی هرگز از سیاست فرار نکرد و هزینه آن را پرداخت.دکتر خانیکی خاطرنشان کرد: دکتر توسلی موضوع مهمی در مطالعه موضوعات آکادمی، سیاست و روشنفکری است. او با مسائل درگیر شد و از جامعهشناسی مسأله گریز به جامعهشناسی مسأله محور نقل مکان کرد.
حمیدرضا جلاییپور، استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران یکی دیگر از سخنرانان این همایش بود که در معرفی دکتر توسلی گفت: «ایشان معرف جامعهشناسی آکادمیک در ایران بودهاند. ایشان در آن فشارهای اول انقلاب از این رشته دفاع کردند و تنها عقبنشینی آنها در این بود که قبول کردند اسم جامعهشناسی به پژوهشگری تغییر یابد.»
جلاییپور ادامه داد: «ما هم تجربه دولت اصلاحات را داریم و هم تجربه خرابکاریهای احمدینژاد را و الان نوبت سیاست اصلاحی است. دکتر توسلی هیچ وقت مروج سیاست انقلابی نبودند و هیچ وقت هم مروج سیاست مبتنی بر اسلام اقتدارگرایانه نبود. صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران هیچ کارنامهای از توسلی استاد مسلم جامعهشناسی ندارد در حالی که کافی بود ایشان چراغ سبزی به این سیاست نشان میداد تا صدا و سیما برایش فرش قرمز پهن کند.»
نعمتالله فاضلی عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی از دکتر توسلی به عنوان نمونه ی بارز یک جامعه شناس مردم مداریاد کردو گفت او یک جامعه شناس خودمانی نیست از لحاظ ایده پردازی و سبک نگارش با وجود این که در حوزه عمومی جامعهشناسی حضور دارد، اما مولفههای دانشگاه را همواره مراعات میکند.
معاون فرهنگی و اجتماعی وزیر علوم و رئیس فرهنگستان علوم سخنرانان اختتامیه این همایش بودند که در ابتدا رضا داوری اردکانی، رئیس فرهنگستان علوم گفت: «جامعهشناس بودن و عالم اجتماع بودن مشکل است. زمینشناس بودن و مهندس بودن مشکل نیست. علم یا آموختنی است یا یافتنی و کمال علم در دومی است یعنی ما به جایی برسیم که بیابیم. علم باید جامعهگیر شود و در جای خود قرار گیرد چون شأن و مقام و جایگاه دارد. بعضی میگویند این حرفهایی که شما میزنید به چه کار میآید، مشکل همین جاست چون علم در جای خود نیست هیچ کس حرف ما را نمیفهمد.»
و در پایان این همایش سیدضیا هاشمی، معاون فرهنگی و اجتماعی وزیر علوم نیز گفت: «به نظر من خود علوم اجتماعی باید پیشگام باشد و در رفع مظلومیت این علم بکوشد و اعتقاد دارم که بخشی از مظلومیت این علم از درون خود جامعهشناسی و بخشی هم از بیرون است. من معتقدم باور به جامعهشناسی و ضرورت و اهمیت آن در حال افزایش است.»
هاشمی ادامه داد: «من گمان میکنم باید بیش از گذشته اصحاب علوم اجتماعی قدر یکدیگر را بدانند و در غیر این صورت است که دچار مظلومیت میشویم و در این مسیر به رسمیت شناختن حوزههای مختلف علوم اجتماعی و نسلهای مختلف یک ضرورت است که باید تعامل سازنده داشته باشند و گفتوگو بین نسلهای مختلف این علم شکل بگیرد.»
در پایان این مراسم غلامعباس توسلی از حضور استادان و سخنرانی آنها در همایش جامعهشناسان ایرانی و جامعه ایرانی تشکر کرد و لوح یادبود و هدایی از سوی معاونت فرهنگی و اجتماعی وزیر علوم، رئیس فرهنگستان علوم، دانشگاه الزهراء و انجمن جامعهشناسی ایران به ایشان اهدا شد.