گزارش نشست اول «علم در خدمت مهاجران افغانستان»

03 09 2021 20:19

کد خبر : 9684209

تعداد بازدید : 217

به گزارش روابط عمومی دانشکده علوم اجتماعی و به نقل از انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات نخستین نشست از مجموعه نشست‌های «علم، فرهنگ و ارتباطات در خدمت مهاجران افغانستان» با رویکرد «علم در خدمت مهاجران افغانستان» به همت انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات و با همکاری دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، پژوهشکده فرهنگ و ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی و رصدخانه مهاجران ایران در تاریخ 15 شهریور 1400 به صورت مجازی برگزار شد.

در ابتدای این نشست دکتر هادی خانیکی، رئیس انجمن مطالعات فرهنگی و ارتباطات، ضمن خوشامدگویی به حاضران در جلسه و تشکر از همکاران برگزاری این نشست گفت: «ایجاد محدودیت و تنگنا در حوزه علم، فرهنگ و ارتباطات که امروز افغانستان گرفتار آن شده است، ضربه‌ای به آینده انسان، زندگی انسان و آنچه که بشریت بدان نیاز دارد است؛ زیرا ما در جهان به هم پیوسته‌ای به سر می‌بریم که در هر جا مضیقه و فشاری اعمال شود، آن فشار به همه سرایت می‌کند.»

وی افزود: «تلخی و بار مشکلاتی که امروز مردم افغانستان و به طور خاص کنشگران و فعالان حوزه علم، فرهنگ و ارتباطات حس می‌کنند، ما را وادار می‌کند تا بی تفاوت نباشیم. ما به عنوان یک انجمن علمی با مردم افغانستان احساس همدردی می‌کنیم و تلاش داریم این صدا را به مراکز و نهادهای تأثیرگذارتر در جامعه مدنی و نهادهای حاکمیتی که می‌توانند این رنج را کمتر کنند برسانیم.»

در ادامه این نشست سهیلا عرفانی، استاد دانشکده ژورنالیسم دانشگاه هرات، ضمن ارائه آماری از تعداد دانشجویان بین‌المللی ایران در سال 1398 عنوان کرد: «رتبه اول در میان این دانشجویان به کشور افغانستان تعلق دارد که نشان دهندۀ علاقۀ دانشجویان افغانستانی به تحصیل در ایران است و تحصیل در این کشور با چنین زبان، فرهنگ و تمدنی مانند تحصیل در کشور خود ماست.»

وی در ادامه صحبت‌های خود به مزایای تحصیل دانشجویان افغانستانی در ایران اشاره کرد و موضوعاتی همچون جذب نسبتاً آسان دانشجویان افغانستانی در دانشگاه‌های ایران در مقایسه با دانشگاه‌های سایر کشورها، تسلط و تخصص استادان ایرانی، منابع کتابخانه‌ای غنی و تعدد پایان‌نامه‌ها به زبان فارسی و همچنین رویۀ نیک دانشجویان و استادان ایرانی با دانشجویان خارجی را از جمله نکات مثبت تحصیل در ایران برشمرد.

عرفانی چالش‌های تحصیل دانشجویان خارجی در ایران را به دو دسته علمی و اداری (بوروکراسی) تقسیم کرد و افزود: «از جمله مشکلات علمی دانشجویان این است که در شهرها و استان‌های مرزی ایران تمام رشته‌های مورد نیاز دانشجویان وجود ندارد که البته این مسئله به نظام تحصیلات تکمیلی در ایران و تصمیم وزارت علوم برای برگزاری و توسعه هر یک از رشته‌ها بازمی‌گردد اما به دلیل دوری مسافت، محدودیت رشته‌ها مانعی برای حضور دانشجویان افغانستان و سایر کشورها در ایران است.»

وی ادامه داد: «علاوه بر این، مدارکی که در کشور ایران صادر می‌شود به زبان فارسی است و اگر دانشجویی بعداً بخواهد در کشوری دیگر ادامه تحصیل دهد باید آن مدرک را ترجمه کند؛ در حالی که در بعضی از کشورها مانند افغانستان، برای سهولت بیشتر مدرک به دو زبان فارسی و انگلیسی صادر می‌شود.»

او همچنین به نظام بوروکراسی ایران که برای انجام امور مختلف گریبان‌گیر دانشجویان است اشاره کرد و گفت: «طی کردن مراحل اداری اخذ اسناد برای گرفتن ویزا، تمدید اقامت، صدور گواهی خروج و مراجعت و … پروسه بسیار زمان‌بری است که باعث آزار دانشجویان می‌شود و به همین علت تعدادی از دانشجویان مقطع دکتری از ادامه تحصیل در ایران منصرف می‌شوند.»

عرفانی در پایان مشکلات دیگری از جمله عدم وجود زمینۀ اشتغال فارغ‌التحصیلان خارجی در ایران را برشمرد و افزود: «امروز کشورهای زیادی درهای خود را به روی نخبگان افغانستانی گشوده‌اند و اکثر کسانی که تخصصی دارند مهاجر شده‌اند. ما دوستان زیادی داریم که در ایران فارغ‌التحصیل شده‌اند اما نمی‌توانند اشتغال داشته باشند و این مسئله از دغدغه‌های بزرگ بسیاری از آنان است و به همین دلیل آنها مجبور می‌شوند از ایران نیز مهاجرت کرده و به کشورهای دیگر سرازیر شوند.»

در بخش بعدی این نشست دکتر بهرام صلواتی، مدیر رصدخانه مهاجرت ایران، با اشاره به انتشار پرونده ویژه بررسی تحولات افغانستان تحت عنوان "کوچ بزرگ" توسط رصدخانه مهاجرت، به ارائه خلاصه‌ای از نتایج این تحقیقات پرداخت و گفت: «در 15 سال گذشته در منطقۀ خاورمیانه، خصوصاً در 6 کشور عراق، افغانستان، پاکستان، سوریه، یمن و ایران که جزء کشورهای مهاجر فرست یا پناهجو فرست تلقی می‌شوند، در مجموع 4.6 میلیون نفر پناهجوی ثبت اولی داشتیم. در این میان به طور میانگین 100 هزار نفر از کشور سوریه، 84 هزار نفر از کشور افغانستان، 70 هزار نفر از کشور عراق، 30 هزار نفر از کشور پاکستان، 25 هزار نفر از کشور ایران و 5 هزار نفر از کشور یمن با توجه به شرایط خاص خود خارج شده‌اند و به صورت کلی سالیانه 300 هزار نفر در طول 15 سال گذشته از این منطقه مهاجرت کرده‌اند.»

بهرامی ادامه داد: «علی رغم عدم هماهنگی در اکوسیستم خروج و مهاجرت منطقه خاورمیانه و ضغف‌های سیستماتیک آن، با گشوده شدن پنجره پناهجو فرستی سوریه در سال 2015، شاهد شتاب و رشد هماهنگ سرعت پناهجو فرستی از منطقه با لیدری سوریه بودیم و افغانستان، ایران، عراق و پاکستان به صورت پیوسته‌ با یکدیگر شروع به پناهجو فرستی کردند. بنابراین اولین پیام چنین اتفاقی این است که باز شدن پنجره پناهجو فرستی افغانستان در سال 2021، همراهان و پیروانی از سایر کشورها خواهد داشت. پس باید به کشورهایی که به دنبال کشیدن دیوار هستند این پیام را داد که رفتار مهاجر فرستی منطقه خاورمیانه با سایر مناطق متفاوت است.»

وی با اشاره به اینکه از جمعیت 440 میلیونی این 6 کشور، حداقل 26 میلیون نفر از آنها مهاجر هستند تأکید کرد: «حدود 10 میلیون نفر از جمعیت مهاجر نیز پناهنده هستند که این موضوع نشان می‌دهد سیاست‌گذاری برای مهاجرت و بازگشت مهاجران از کشورهای مذکور، پیچیدگی‌های خاص خود را دارد.»
او با طرح این پرسش که چرا چنین وضعیتی در منطقه خاورمیانه شکل گرفته است و ۲۶ میلیون مهاجر و ۱۰ میلیون پناهجو داریم اظهار کرد: «یکی از توجیهاتی که برای این مسئله وجود دارد، شاخص رفاهی لگاتوم است که وضعیت عمومی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کشورها را مشخص می‌کند و همانگونه که بررسی این آمار نشان می‌دهد تنها وضعیت ایران در مقایسه با سایر کشورها در شاخص‌هایی مانند آموزش و بهداشت بهتر است اما سایر کشورها در اکثر شاخص‌ها وضع نامطلوبی دارند که این مسئله در نهایت منجر به شکل‌گیری پدیده‌ای به نام "اکوسیستم خروج" شده است.»
صلواتی در زمینۀ سیاست‌گذاری برای جذب نخبگان و پذیرش متخصصان عنوان کرد: «هر کدام از کشورها یک یا چند گزینۀ سیاستی خاص را در دستور کار دارند و ایران نیز به صورت همزمان چهار گزینۀ سیاستی بازگشت، جذب، نگهداری و بازبهره‌مندی را اجرا می‌کند اما هماهنگی لازم میان این سیاست‌ها وجود ندارد چرا که شاخص چرخش نخبگانی ایران منفی است.»

وی در بخش دیگری از سخنان خود ضمن اشاره به افزایش سهم دانشجویان بین‌الملل از کل جمعیت دانشجویان ایران از 0.2 درصد به 1.4 درصد خاطر نشان کرد: «حدود 70 درصد از جمعیت دانشجویان بین‌اللملی ایران از دو کشور افغانستان (46 درصد) و عراق (24 درصد) هستند و 30 درصد این آمار متعلق به سایر کشورهاست.»

مدیر رصدخانه مهاجرت ایران افزود: «طبق آمارهای رصدخانه، بیشتر دانشجویان بین‌المللی ایران در مقطع کارشناسی مشغول تحصیل هستند و درصد کمتری از این افراد در مقاطع تحصیلات تکمیلی به تحصیل می‌پردازند که این روند عکس نسبت به سایر کشورهای دنیا، در منطقۀ خاورمیانه نیز وجود دارد.»
وی اشاره کرد: «بخشی از علت این پدیده به عدم ایجاد زیرساخت‌های رفاهی و توجه به مسائل اولیه‌ای اعم از صدور ویزا، ترجمه مدارک، کارت اقامت تحصیلی بلند مدت، بیمه و … مربوط می‌شود اما مسئله اصلی عدم وجود سیاست چتری هماهنگ شده است. ما در یک اکوسیستم مهاجرتی در حال زیست هستیم و تا زمانی که نتوانیم بر مشکلات عملیاتی فائق شویم، سخن از جذب دانشجویان بین‌المللی و ایجاد اکوسیستم بازگشت و ادغام سخت و باور ناپذیر است.

در ادامه نشست دکتر عبدالحمید علیزاده، معاون مرکز همکاری‌های بین‌المللی وزرات علوم، تحقیقات و فناوری ارتباطات، در خصوص سیاست‌های بین‌المللی‌سازی آموزش عالی در ایران به سخنرانی پرداخت و عنوان کرد: «با توجه به زمینۀ زبانی مشترک میان ایران و افغانستان، یکی از دو سیاست اصلی ما در زمینۀ بین‌المللی‌سازی آموزش عالی در کشور، توسعه زبان و ادبیات فارسی است.»

وی افزود: «موضوع دیگری که در قوانین بین‌المللی‌سازی آموزش عالی کشور مد نظر است، بحث نگاه ما به کشورهاست که آنها را به دو دستۀ عمدۀ کشورهای همسایه و کشورهای هدف تقسیم‌بندی می‌کنیم و برای هر یک عملیات اجرایی متفاوتی داریم. در میان 15 کشوری که با ایران مرزهای مشترک دارند، کشور افغانستان جایگاه اول و مهمی دارد. در حال حاضر بالغ بر یک سوم از جمعیت 56 هزار نفری دانشجویان بین‌المللی ایران، دانشجویان کشور افغانستان هستند.»

علیزاده سپس به بیان اقداماتی که در سال‌های اخیر در راستای تسهیل شرایط تحصیل و اقامت دانشجویان بین‌المللی انجام گرفته است پرداخت و گفت: «امروز نسبت به 10 سال گذشته که تنها 3 دانشگاه کشور دانشجوی خارجی داشتند، بالغ بر 43 دانشگاه مجوز پذیرش دانشجوی خارجی دارند و در حال تربیت نیروی انسانی، عمدتاً از کشورهای همسایه و همسو هستند.»

وی ادامه داد: در اردیبهشت 1397، بعد از یک سال و نیم پیگیری توانستیم قانون تردد اتباع بیگانه را که به تاریخ 19 اردیبهشت 1310 بازمی‌گشت، به نفع دانشجویان بین‌المللی اصلاح کنیم. به موجب این قانون، اخذ اقامت برای همسر دانشجویان خانم در طول دوران تحصیل آنها ممکن نبود و کسانی که در داخل کشور اقامت تحصیلی داشتند، برای هر بار ورود و خروج می‌بایست گواهی خروج و مراجعت دریافت می‌کردند که این دو معضل با اصلاحیه هیئت وزیران برطرف شد. البته بحث گواهی خروج و مراجعت، به دلیل وجود مسائلی در سازمان دانشجویان هنوز به مرحله عملیاتی نرسیده است، اما طبق آیین نامۀ ابلاغی وزیر علوم به دانشگاه‌ها، باید این موانع را برداشته شده در نظر بگیریم.

معاون مرکز همکاری‌های بین‌المللی وزرات علوم در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به سیاست‌های تشویقی و حمایتی این وزارتخانه که در طول سالیان گذشته منجر به افزایش سطح تعاملات علمی و دانشگاهی با کشور افغانستان شده است عنوان کرد: «بیش از ۳ هزار متقاضی تحصیل از اتباع افغانستان، سالیانه از طریق کنکور سراسری وارد کشور می‌شوند که چنین چیزی در ۱۰ سال گذشته عملاً ممکن نبود. همچنین سیاست تشویقی جذب استعدادهای درخشان از بین متقاضیان ورود به دانشگاه از سال 1398 در کشور شکل گرفت که به واسطۀ آن به اتباع افغانستانی حائز رتبۀ برتر ۱ تا ۱۰۰ در کنکور سراسری و ۱ تا ۳ در کنکور کارشناسی ارشد، بورسیۀ تحصیل کامل از نوع الف اعطا می‌شود. در سال جاری نیز با هماهنگی‌های انجام گرفته از طریق وزارتخانه‌های علوم، امور خارجه و بهداشت با مسئولان تحصیلات عالی کشور افغانستان مقرر شد نفرات برتر 1 تا 100 کنکور این کشور بتوانند در دانشگاه‌های ایران به صورت بورسیه تحصیل کنند.»

وی افزود: «در طول پنج سال گذشته، علاوه بر سیاست جذب نخبگان، سیاست جذب مربیان و اساتید دانشگاهی کشور افغانستان نیز در دستور کار وزارت علوم قرار گرفته است؛ به گونه‌ای که از سال ۱۳۹۶ تا ۱۳۹۸ بالغ بر ۶۰۰ مربی و استاد از دانشگاه‌های کشور افغانستان شناسایی، جذب و وارد کشور شدند و در ایران مشغول به تحصیل هستند. اما متأسفانه دو سال انتهایی این برنامۀ پنج ساله به علت شیوع ویروس کرونا در سال‌های 1399 و ۱۴۰۰ معطل ماند ولی طرح همچنان به قوت خود باقی است.»

علیزاده با اشاره به ظرفیت‌های شکل گرفته در دانشگاه‌های جامع علمی کاربردی و دانشگاه‌های فنی و حرفه‌ای، این امکان را به عنوان پنجرۀ نیمه گشوده‌ای برای بهره‌مندی از افزایش توانمندی‌های دانشجویان کشور افغانستان ارزیابی کرد و گفت: «با مجوزهای صادر شده برای این دانشگاه‌ها در طول سه سال گذشته، آنها به یک بلوغ اجرای نسبی در این حوزه رسیده‌اند و امروز آمادگی پذیرش متقاضیان در کشور مبدأ و نیز در داخل خاک ایران را دارند.»
وی همچنین برگزاری دوره‌های مشترک، ایجاد شعب مشترک دانشگاه‌ها و انجام تحقیقات مشترک را از دیگر زمینه‌های همکاری علمی با سایر کشورها عنوان کرد و یادآور شد: «پیش از این برای برگزاری دوره‌های مشترک با سایر کشورها لازم بود نام آن دانشگاه خارجی در لیست دانشگاه‌های مورد تأیید وزرات علوم باشد، اما اکنون وجود تفاهم‌نامه برپایی دوره‌های مشترک با دانشگاه‌های خارجی کفایت می‌کند و تنها لازم است اعتبار دانشگاه توسط اداره تحصیلات عالی آن کشور تأیید شود.»

علیزاده افزود: «در کنار برگزاری دوره‌های مشترک، ایجاد شعب مشترک دانشگاه‌ها نیز از اهداف همیشگی ما بوده است که البته با مسائل و مشکلاتی نیز همراه است. به طور مثال کشورهایی مانند سوریه یا افغانستان برای برپایی شعبۀ دانشگاه‌های ایران در کشور خود نیاز به تصویب قانون در مجلس دارند.»
او ادامه داد: «افق دیگری که همواره مد نظر وزارت علوم بوده است، انجام پژوهش‌های مشترک با کشورهای همسایه و کشورهای هدف است. در این بین پژوهش‌های مشترک انجام گرفته با جامعۀ آموزش عالی افغانستان، اغلب در حوزه‌های علوم انسانی، فرهنگی و تاریخی هستند و به دلیل عدم وجود تراز یکسان در سطح آموزش عالی و توانمندی دو کشور، کمتر شاهد شکل‌گیری پژوهش‌های مشترک در زمینه‌های علوم ‌پایه، فنی مهندسی و پزشکی هستیم.»

معاون مرکز همکاری‌های بین‌المللی وزرات علوم در پایان خاطر نشان کرد: سیاست در کشورهای در حال توسعه امری سیّال است. با توجه به شرایط حاکم بر منطقه و کشور افغانستان، به توصیه دست‌اندرکاران دستگاه دیپلماسی کشور باید برای برنامه‌ریزی تعاملات بین‌المللی اندکی تأمل و درنگ کرد تا مشخص شود سیاست طالبان در عرصه علم، دانشگاه و در قبالِ همسایه غربی خود، ایران، چه خواهد بود و همچنین دولت جدید جمهوری اسلامی ایران و مسئولان وزارتخانه علوم، تحقیقات و فناوری چه سیاست‌هایی را در این زمینه اتخاذ خواهند کرد.