استاد آذرنوش در الهیات
منصور پهلوان
دانشمندان در روزگاران ماندگارند (علی علیه السلام)
- سلام بر دکتر آذرنوش، استاد نمونه، مهربان و دانا، مردی که ٦٤ سال تمام از عمر گرانبهای خود را در دانشکده ی الهیات با درس و بحث و استاد و دانشجو گذراند و صدها مقاله و کتاب و مدخل در موضوعات فرهنگ عربی و فارسی منتشر کرد.
- در سال ١٣٣٦ دانشجوی دانشکده ی معقول و منقول شد و در سال ١٣٣٩ با رتبه ی ممتاز فارغ التحصیل گردید. بعد از آن به فرانسه رفت و در سال ١٣٤٦ از رساله ی خود در رشته ی زبان و ادبیات عرب، دفاع کرد و به ایران بازگشت. در سال ١٣٤٧ به استخدام هیأت علمی دانشگاه تهران درآمد و پنجاه سال تمام، یعنی تا سال ١٣٩٧، معلم دانشجویان و پژوهشگران بود.
-این بنده اول بار در سال ١٣٥١ در دانشکده ی الهیات، واقع در سرچشمه، ایشان را ملاقات کردم و آشنایی و همکاری من با ایشان تا همین اواخر ادامه داشت.
-در قبل از انقلاب معاون دانشکده بود و تا سال ١٣٥٦ به اداره ی امور دانشکده اشتغال داشت و با ریاست دانشکده، یعنی مرحوم محمد محمدی ملایری ، آن استاد فرهیخته و علاقمند به فرهنگ و ادب فارسی و عربی همکاری کرد و تا سال ١٣٨١ که آن استاد فوت کرد، با او در ارتباط بود.
-در سال های پس از انقلاب هم از فعالیت های خود نکاست و با دوست صمیمی اش زنده یاد مرتضی آیت الله زاده شیرازی ، سال ها مدیریت بخش عربی دانشکده را عهده دار  بودند و با سبکی نوین به آموزش عربی دانشجویان اقدام کردند. کتاب های آموزش عربی او که نه به سبک کلاسیک و مرسوم، بلکه با الهام از دستور زبان فارسی تألیف شده بود، خیلی زود جای خود را در دانشگاه ها باز کرد. دوستی و رفاقت صمیمانه ی او با دکتر شیرازی تا سال ١٣٧٩ که سال فوت اوست، ادامه یافت.
-او سال ها عضویت هیأت تحریریه ی مجله ی وزین مقالات و بررسی های را در دانشکده بر عهده داشت و چند سالی هم سردبیر آن مجله بود.
- در گروه فرهنگ عربی و علوم قرآنی از اساتید شاخص بود و با دوستانش مرحومان شیرازی، غفرانی، دبونی، کسایی، یادگاری، نصیریان و حجتی همکاری می کرد.
با خدمه و کارمندان دانشکده همچون حاجی ملک پور، احمد هوشمند، عمارت ساز، وحیدی مسعودیان و قرایی -که اخیراً به رحمت خدا پیوسته- مهربان بود و از آنان احوالپرسی و تفقّد می کرد.
- غیر از گروه فرهنگ عربی و علوم قرآنی با گروه های فرهنگ و تمدن اسلامی، ادیان و عرفان، و حکمت و فلسفه همکاری می کرد و بعضاً راهنمای دانشجویان دکتری یا فوق لیسانس آنان بود و با دکتر مجتبایی و دکتر فیض و دکتر عالم زاده أنس و رفاقت داشت.
-در تواضع و افتادگی او همین بس که با وجود داشتن مرتبه ی استاد تمامی، همواره تدریس سال اول لیسانس را عهده دار می شد و با عشق و علاقه به تدریس می پرداخت.
-در دانشگاه های دیگر تدریس نمی کرد، اما با بنیاد فرهنگ ایران و دکتر ناتل خانلری در قبل از انقلاب همکاری می کرد و با او تا سال ١٣٦٩ که سال فوت اوست، در ارتباط بود.
-همچنین پس از انقلاب، با مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی همکاری می کرد و علاوه بر نوشتن صدها مدخل، سی سال تمام مدیر بخش ادبیات عرب آن بنیاد بود.
-دانشکده ی الهیات یکی از اساتید شاخص و نامدار خود را از دست داده است و خاطرات گرانبهایی که از این استاد عزیز باقی مانده است، همواره در دل اساتید و دانشجویان باقی خواهد ماند.
- و اکنون ای استاد! دانشجویان و کارمندان و اساتید، در آخرین حضور تو در دانشگاه، آمده اند تا با تو وداع کنند و با تو پیمان می بندیم که رفتار پدرانه تو را با دانشجویان و اخلاق کریمانه ی تو را با همکاران، سرلوحه ی کار خود قرار دهیم و در راه ترویج ارزش های انسانی و نشر فرهنگ ایران اسلامی از کوشش و تلاش باز نایستیم.

خدایش بیامرزاد

" او نمرده است که شور و شعور نامیرا ست
شکسته نیست که آموزگار، پا برجاست
نخفته است که درسش پیام بیداری است
به سربلندی وافتادگی که در کلامش بود
چو آبشار و چو رود
همیشه در وطن و کوه و دشت ما جاری است
همیشه در دل دانشوران ما باقی است"
(با الهام از شعر علی موسوی گرمارودی)

دوشنبه ١٩ مهرماه ١٤٠٠
مراسم تشییع - دانشکده